انسان در این دنیا همواره با حوادث تلخ وشیرینی دست و پنجه نرم می کند که هریک به نوبه خود می تواند فراز و نشیب های فراوانی را در جاده ی زندگی پیش روی او قرار دهد.
در این میان آنچه نمی توان نادیده گرفت آن است که آدمی با توجّه به ساختاری که دارد در برخورد با این حوادث به تنهایی نمی تواند آرامش و ثبات روحی خود را حفظ نماید، و لذا ما می بینیم که بسیاری از انسان ها در پیچ و خم زندگی، خود را آسیب پذیر نشان داده و پس از مدتی ضربه های بسیار سنگین و طاقت فرسایی را از نظر روانی متحمل می شوند،که این امر به قدری واضح و روشن است که هر گاه به نوای دل آنها گوش جان فرا دهیم، خستگی روحی و فرسودگی باطنی را به خوبی در وجودشان احساس خواهیم کرد.
خالق بی همتا که بر اوضاع جهان هستی و موجودات آن تسلّط و اشراف کامل دارد از این موضوع با خبر بوده و به منظور حل مشکل، نسخه ای شفابخش را به او تجویز نموده، تا در سایه ی عمل به آن بتواند به طور معجزه آسا دردهای روحی و باطنی خود را درمان کند، و از این طریق یک زندگی شیرین و لذّت بخشی را در این دنیا تجربه نماید.
آن نسخه شفابخش که همچون آبی بر آتش، می تواند شعله های آتش درون را خاموش نماید، عمل بسیار ارزشمند تهجّد و شب زنده داری است.
یگانه معبود حقیقی عالم در کلام زیبا و نورانی خویش خطاب به رسول گرامی اسلام می فرماید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»:1
و پاسى از شب را بیدار باش و تهجّد و عبادت کن، و این وظیفهاى افزون براى توست، باشد که پروردگارت تو را به مقامى محمود و پسندیده برانگیزد.
آنچه در توضیح سخن گهربار خالق متعال می توان گفت آن است که: اگر چه خطاب این آیه متوجّه ی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) است اما این امر بدین معنا نیست که نماز شب یک عمل اختصاصی برای شخص پیامبر عزیز اسلام است، به گونه ای که سایرین نسبت به این عمل نورانی دستور و سفارشی نداشته باشند، زیرا مطابق آیات دیگر قرآن کریم و نیز روایات معتبر، شب زنده داری و خواندن نماز شب یکی از صفات نیکو و مثبت مۆمنین حقیقی به حساب آمده است، که این خود بیانگر ترغیب و تشویق عمومی است تا همگان با ذوق و شوق نسبت به این کردار شایسته اهتمام ورزیده و از تعلّل و سستی در این باره به طور جدّ پرهیز کنند.
به عنوان نمونه در سوره ی مبارکه فرقان وقتی سخن از بندگان خاص خداوند به میان می آید خالق متعال شب زنده داری و نماز شب را یکی از ویژگی های آنها برشمرده و در این باره می فرماید: «وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً »2:
آنها کسانى هستند که شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مىکنند.
از میان روایات نیز می توان به این روایت اشاره نمود که در آن پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) می فرماید: «خیرکم من اطاب الکلام و اطعم الطعام و صلى باللیل و الناس نیام»3:
بهترین شما کسانى هستند که در سخن گفتن مۆدبند، گرسنگان را سیر مىکنند، و در شب در آن هنگام که مردم خوابند نماز مىخوانند.
یا در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) در یک کلام زیبا و دلنشین می فرماید: «ثلاثة هن فخر المۆمن و زینة فى الدنیا و الآخرة، الصلاة فى آخر اللیل و یأسه مما فى ایدى الناس و ولایة الامام من آل محمد»4:
سه چیز است که افتخار مۆمن و زینت او در دنیا و آخرت است: نماز در آخر شب، و بى اعتنایى به آنچه در دست مردم است، و ولایت امام از اهل بیت پیامبر «صلی الله علیه وآله» .
بنابراین شب زنده داری و نماز شب یکی از برترین اعمال نیک و شایسته است که همگان نسبت به آن ترغیب و تشویق شده اند، حال که چنین است همه باید بکوشیم که سفارش الهی را نصب العین خود نموده و با تأسی به انبیای الهی و بالأخص رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) و خاندان پاک و مطهّر ایشان کمر همّت را محکم کنیم، و با پشت پا زدن به سستی و تنبلی، سحرگاهان دل و جان از بستر گرم و نرم بریده، و به جای سر به بالش گذاشتن، سر بر مهر بندگی نهاده، و پاسی از شب را به محفل اُنس و دلدادگی به خالق هستی _ که معشوق حقیقی ما به شمار می آید- اختصاص دهیم.
نماز شب روزی را زیاد می کند!
نکته ی بسیار مهم پیرامون نماز شب و شب زنده داری، توجّه به آثار و برکات بسیار سودمندی است که بر این عمل ارزشمند مترتب می شود، که هر یک به نوبه ی خود می تواند ارزشی فوق حدّ تصوّر را برای ما به همرا ه داشته باشد. که ما در ادامه به ذکر یکی از آنها می پردازیم به امید آنکه با قلم ناتوان خویش بتوانیم قطره ای از دریای آثار و فواید بیشمار نماز شب را در قالب سخن به تصویر بکشیم.
بر اساس روایات معتبر یکی از مهمترین آثار سودمند نماز شب گشایش و وسعتی است که در زمینه ی رزق و روزی برای انسان حاصل می شود و ما در اینجا به ذکر پاره ای از آنها می پردازیم.
در روایتی ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت امام صادق (علیه السلام) در این باره فرموده است: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تَجْلِبُ الرِّزْق»5:
نماز شب روزی را جلب می کند.
در روایتی دیگر از آن حضرت چنین می خوانیم که حضرت فرمود: تُدِرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِی الدَّیْن6:
نماز شب روزی انسان را زیاد و قرض را ادا می کند.
پرسش مهمّی که پیرامون کلام زیبای امام صادق (علیه السلام) مطرح می شود این است که چگونه نماز شب باعث گشایش و وسعت رزق و روزی می شود؟! چه ارتباطی میان نماز شب و گشایش روزی وجود دارد بگونه ای که می توان بوسیله ی آن دری تازه و نو از رزق و روزی را به روی خود گشوده و از انواع نعمت های الهی بهره مند شد؟!
آنچه در پاسخ به این پرسش مهمّ و اساسی می توان گفت آن است که: مطابق روایات فراوانی که در زمینه ی رزق و روزی وجود دارد، بزرگترین مانع بر سر راه نزول برکات مادی و معنوی از ناحیه ی حضرت حق، ارتکاب گناه و اقدام به کارهای ناشایست است. این گناه است که میان ما و خداوند مهربان فاصله ایجاد نموده، و با افکندن پرده ی ظلمت و تاریکی بر صفحه دل، سدّی بسیار عظیم را بر سر راه خوشبختی و سعادت انسان قرار می دهد.
بنابراین ارتباط نزدیک و تنگاتنگی میان گناه و کم شدن روزی وجود دارد، حال اگر انسان در اثر غفلت و فراموشی یاد خدا در دام گناه و معصیت گرفتار شد باید مانع ایجاد شده را از سر راه بردارد تا در نتیجه بتواند مرغ دل را به آسمان رحمت الهی پرواز داده و از سرچشمه ی فیض جوشان خالق هستی کام وجود خود را سیراب نماید.
در آموزه های دینی ما برای برداشتن این مانع راه های بسیار مناسب و کارآمدی وجود دارد که در این میان می توان به نقش مهمّ و تأثیرگذار نماز شب اشاره نمود.
در روایتی امام صادق (علیه السلام) در ذیل این آیه شریفه «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»: همانا نیکی ها بدی ها را از بین می برد. می فرماید: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تَذْهَبُ بِذُنُوبِ النَّهَار»7: نماز شب گناهانی را که در روز انجام گرفته است از بین می برد.
با توجّه به فرمایش امام صادق (علیه السلام) می توان گفت: نماز شب همچون باران رحمت می تواند لکه های تاریک گناه را از مملکت باطن پاک نموده و با این اقدام معنوی خانه قلب را با عطر پاکی و پیراستگی عطر آگین نماید.
خالق هستی در کلام نورانی خویش این حقیقت را به این صورت بیان می کند که:« وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»8:
و اگر مردمى که در شهرها و آبادیها زندگى می کنند ایمان آورده و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشاییم.
کلاس نماز شب را پایین نیاوریم!
نکته ی بسیار مهمّ در مورد نماز شب آن است که اگر چه خداوند مهربان بنده ی سحرخیز و شب زنده دار خویش را از رزق و روزی مادی و دنیوی بی نصیب نمی گذارد، اما این نکته را نباید نادیده گرفت که، بزرگترین هدیه ای که از جانب خداوند به بنده می رسد، رزق معنوی است. رزقی که به وسیله ی آن، محفل اُنس و دوستی با خالق هستی برقرار شده، و بند بند وجود آدمی را به دریای محبّت الهی پیوند می زند و دریای بیکرانی که کویر جان انسان را از آب زلال خود براحتی سیراب می سازد.
بنابراین به نماز شب نباید صرفاً نگاه مادی داشت، و کلاس آن را در این حدّ پایین آورد که به وسیله ی آن از خالق متعال، خانه وسیع، ماشین گرانقیمت، پول هنگفت، و سایر امور دنیوی را _که همگی در معرض زوال و نابودی است_ مطالبه نماییم، چرا که چنین نگرشی نسبت به نماز شب، یک نگاه سطحی و بچه گانه است، که به هیچ وجه در شأن این عمل ارزشمند ملکوتی نمی باشد.
در حقیقت کسی که توفیق نماز شب را پیدا کرده، از ناحیه ی خداوند بی همتا بالاترین رزق را دریافت نموده است، رزقی که هیچ یک از امور مادی و دنیوی، توانایی برابری با آن را ندارد، که اگر ما در این باره به کلمات حضرات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) مراجعه نماییم به خوبی به این حقیقت خواهیم رسید.
ارزش نماز شب به اندازه ای است که عزیز ترین شخصیت عالم وجود رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) به آن اهتمام ویژه داشته و در مقام ارزش گذاری پیرامون نماز شب می فرماید: «الرَّکْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا»9:
دو رکعت از نماز شب که در دل شب خوانده می شود نزد من از دنیا و تمام آنچه در آن است محبوب تر می باشد.
چنان چه ملاحظه فرمودید: شدّت علاقه ی رسول خدا به نماز شب در حدّی است که اگر تمام دنیا را هم به او بدهند حاضر نمی شود حتی دو رکعت از آن را از دست بدهد.
آن پیامبر رحمت با اینکه می داند امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) هیچ گاه نماز شبش را ترک نمی کند، اما با این وجود به دلیل اهمیت والای نماز شب در یکی از وصیّت های خویش خطاب به امیرالمۆمنین این چنین سفارش می کند که: «و علیک بصلاة اللیل، و علیک بصلاة اللیل، و علیک بصلاة اللیل!»10:
بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب بر تو باد به نماز شب!
پی نوشت ها:
1- سوره اسرا ،آیه 79
2-سوره فرقان،آیه 64
3-بحار الأنوار ،ج71،383،باب 23
4-بحار الأنوار، ج84،140، باب 6
5- بحار الأنوار،ج84،150، باب 6
6- همان،ص153
7- همان، ص154
8-سوره اعراف،آیه96
9- همان،ص148
10- وسائل الشیعة ،ج8، ص162
هرچقدر بخواهید پول می دهم اما از من نخواهید که وارد حرم امام حسین بشوم!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شیعه هندی با اینکه ۶ ماه در کربلا سکونت گزیده بود، اما از نزدیک به زیارت مقتدایش نرفته بود تا اینکه ...
»علامه سید مرتضی» به دیدن شیعه هندی رفت تا از او بپرسد چرا بعد از ۶ ماه سکونت در کربلا به زیارت امام حسین(ع) نمیرود که با پاسخی عجیب مواجه شد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
محمد حسن سیفاللهی در کتاب «آزاد شده امام حسین(ع)» به شرح ادامه این ماجرا میپردازد:
" کمکم بسیاری از همسایههای شیعه هندی داشتند به او مشکوک میشدند، آن شیعه هندی همسایهای جدید بود و نزدیک به ۶ ماه میشد که به شهر کربلا آمده بود، او کشور و زادگاهش، هندوستان را برای همیشه رها کرده بود تا بقیه عمرش را در کربلا، در مجاورت مزار پاک امام حسین(ع) زندگی کند، ظاهرش نشان میداد که آدمی جلیلالقدر است.
شیعه هندی در یکی از محلههای کربلا خانهای تهیه کرده بود و حالا بعد از ۶ ماه، بسیاری از همسایههایش، او و خانوادهاش را به خوبی میشناختند، همه همسایهها و آدمهایی که در این شش ماه با او دیدار و برخوردی کرده بودند او را شیعهای معتقد و پاک و با تقوا یافته بودند، اما به مرور و با گذشت زمان بعضیها متوجه یک موضوع و مسئله غیر عادی و عجیبی درباره آن شیعه هندی شده بودند.
آن موضوع و مسئله غیر عادی باعث شده بود تا بعضی از همسایهها، فکرها و عقدههای غیر منطقی و ناخوشایندی نسبت به او پیدا کنند و رفته رفته گاهی این فکرها بر زبانهایشان نیز جاری میشد، آن موضوع، در واقع خیلی عجیب بود، آن شیعه هندی در همه این شش ماهی که در کربلا ساکن شده بود، حتی برای یک بار هم به حرم سیدالشهدا(ع) مشرف نشده بود!
فقط در طول این ۶ ماه، گاهی بعضی از همسایهها مشاهده کرده بودند که او بعضی از وقتها به بالای پشت بام خانهاش میرود و رو به سوی بارگاه و گنبد امام حسین(ع) به آن حضرت سلام میدهد و زیارتی میخواند و پایین میآید، او در همه این ۶ ماه، فقط با همین شکل و روش، عزیز و جگر گوشه زهرای مرضیه(س) را زیارت کرده بود.
عاقبت داستان و ماجرای شیعه هندی به گوش مرحوم سید مرتضی (برادر سید رضی گردآورنده نهجالبلاغه) میرسد. سید مرتضی در آن زمان یکی از دانشمندان و علمای بزرگ کربلا بود و در بین مردم و ساکنان کربلا مشهور و معروف به نقیب بود. جناب نقیب بعد از شنیدن و پی بردن به داستان و ماجرای شیعه هندی به خانه او میرود و بعد از سلام و علیک و حال و احوالپرسیهای معمولی، شروع به سرزنش و ملامت شیعه هندی میکند، او با صراحت به شیعه هندی میگوید: «در مذهب اهلبیت(ع) یکی از آداب و دستورهای زیارت این است که به حرم داخل بشوی و عتبه و ضریح را ببوسی، ولی این روش و طریقه تو که فقط از بالای پشت بام خانهات آن حضرت را زیارت میکنی، اختصاص به شیعیان و مؤمنینی دارد که در شهرها و کشورهای دیگر زندگی میکنند و برای آنها ممکن نیست تا در کربلا و در داخل حرم سیدالشهدا(ع) حاضر شوند.
از حالت و چهره شیعه هندی پیدا بود که صحبتهای نقیب او را بسیار مضطرب و نگران کرده است. او بعد از گوش کردن به همه حرفهای نقیب با حالتی از روی خواهش و التماس گفته بود: «یا نقیب الاشراف! من از شما انتظار و توقع دارم تا هر مقدار از مال دنیا که بخواهی از من بگیری، ولی در عوض مرا مأمور به داخل شدن به حرم سیدالشهدا(ع) نفرمایی و مرا به کلی از این کار معاف کنی.»
شیعه هندی از اینکه در عوض وارد نشدن و نرفتن به داخل حرم پیشنهاد کرده بود تا هر مقداری از مال و منال دنیا را به جناب نقیب بپردازد، هیچ گونه قصد بدی نداشت، ولی جناب نقیب از این سخن بسیار ناراحت و دلخور شده و با ناراحتی جواب داده بود: «من برای مال دنیا این سخن نگفته و این امر را نکردم، بلکه این روش و طریقه زیارت تو را در صورت ساکن بودن در کربلا، بدعت و منکر میدانم و نهی از منکر واجب است!».
به نظر میرسید جناب نقیب به خوبی فهمیده بود که این شیعه هندی از روی ارادت و عشقی که به امام حسین(ع) دارد نمیتواند به حرم وارد شود، اما اصل و اساس در زیارت ائمه اطهار(ع) ورود به حرمهای شریف و انجام اعمال و آداب زیارت بر طبق دستورات و سفارشهای حضرات معصومین (ع) در داخل آن حرمها و مکانهای مقدس است.
شیعه هندی با توجه به آن حرفهای صریح و بیپرده جناب نقیب، دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت. او دیگر بر خود واجب میدانست که از آن دستور و توصیه جناب نقیب پیروی و اطاعت کند. بعد از پایان و خاتمه سخنان و حرفهای نقیب به جز آهی سرد هیچ صدای دیگری از آن شیعه هندی بر نیامد، او فقط آهی کشید بود آه و نالهای که از قلب و جگری پر درد بیرون آمده باشد.
شیعه هندی بلند شد و رفت تا غسل زیارت کند. او بعد از غسل یکی از بهترین لباسهایی را که داشت پوشیده و پاک و پاکیزه و با پایی برهنه از خانهاش بیرون آمد. شیعه هندی به سوی حرم سید الشهدا(ع) در حرکت بود، هر چه بیشتر به حرم نزدیکتر میشد، خضوع و خشوعش بیشتر جلوه پیدا میکرد.
بعد از دقایقی به درهای حرم رسید و خودش را در جلوی درهای صحن بر روی زمین انداخت، او در اینجا به شدت به گریه افتاده بود، برای بسیاری از زائرانی که از کنارش رد میشدند، گریهها و نالههای او جالب و دیدنی بود.
جناب نقیب به شیعه هندی گفته بود که یکی از آداب و دستورهای زیارت این است که عتبه و ضریح را ببوسی و حالا او در حالی که خود را بر روی زمین انداخته بود، تندتند عتبه و درهای صحن شریف را عاشقانه میبوسید.
زمانی که شیعه هندی از روی زمین بلند میشد تا به سوی داخل حرم برود، بدنش به طور محسوسی لرزان شده بود، خدا میدانست که در آن لحظهها در قلب و سینه شیعه هندی چه میگذشت که او را این چنین به لرزیدن واداشته بود، لرزیدنی همچون گنجشکی که در هوایی سرد و یخبندان در آب افتاده باشد.
زمانی که به یکی از کفشداریهای حرم نزدیک میشد، رنگ و رویش زرد شده بود. او در جلوی کفشداری نیز خودش را بر روی زمین انداخت و شروع به بوسیدن زمین کرد، بعد از لحظاتی همانند کسی که در حال جان دادن باشد از روی زمین بلند شد و به ایوان وارد گشت. او فقط چند متر با رواق و با مرقد مطهر محبوب و مولایش حسین بن علی(ع) فاصله داشت. شیعه هندی در حالیکه هنوز به رواق وارد نشده بود، پریشانی و بیتابی و اضطرابش به حد خطرناک و شکنندهای رسیده بود، پس چگونه و با چه صبر و طاقتی میخواست به رواق داخل شود؟! ای کاش یکی پیدا میشد و جلوی او را میگرفت. ای کاش جناب نقیب در آن جا حاضر و شاهد بود و به او امر میکرد: بس است، برگرد!
اما به هر حال شیعه هندی با هر سختی و مشقتی بود به رواق وارد شد از این به بعد کلمات و توصیفات قاصر از توصیف بودند، به محض اینکه چشمهای گریان و بر افروخته شیعه هندی به ضریح مبارک و شش گوشه امام حسین(ع) افتاد، همچون زنی بچه مرده، به سختی نفسی اندوهناک و نالهای جانسوز کشید و به آواز و بانگی جانگداز صدا زد: «آیا اینجا همان جایی است که حسین(ع) بر زمین افتاده است؟ آیا اینجا همان جایی است که حسین(ع) کشته شده است؟!».
و سپس صیحه و فریادی کشید و در همان نزدیکهای ضریح، در همان نزدیکیهای ضریح نقش بر زمین شد.
همه زائرانی که بر این صحنه شاهد و ناظر بودند، حیران و مبهوت نگاهی به شیعه هندی و نگاهی به یکدیگر داشتند. لحظاتی نگذشت که تعدادی از زائران به دور جسد و بدن شیعه هندی حلقه زدند. باور کردنی نبود اما واقعیت و حقیقت داشت. او دیگر روح در بدن نداشت. او از جذبه و عشق مرده بود، او پرواز کرده و جان داده بود.
حجت الاسلام سید محمدرضا بطحایی به همراه همسر باردار و فرزند خردسالش سیدمحمد علی و یک خانواده ایرانی دیگر در سامرا توسط تروریستهای داعش به طرز فجیعی به شهادت رسیدند.
فضیلت و اعمال مشترکه ماه شعبان
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟
این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
شیخ از صفوان جمال روایت کرده که گفت :
حضرت صادق علیه السلام به من فرمود کسانى را که در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود: بله همانا که رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مىدید به مُنادیى امر مىفرمود که در مدینه ندا مىکرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شما.
ایشان مىفرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت کند کسى را که یارى کند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.
سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مىفرمود:
از زمانى که شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا کرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى که حیات دارم ان شاء الله تعالى.
سپس مىفرمود که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.
اعمال مشترکه ماه شعبان
1 - مناجات شعبانیه ، مناجات معروفى است و اهلش به خاطر آن با ماه شعبان ماءنوس شده و به همین جهت منتظر و مشتاق این ماه هستند. سزاوار است که این مناجات در تمام ماه خوانده شود.
2 - از اعمال مهم در این ماه ، روزه است ؛ به اندازه اى که با حال انسان مناسب باشد. امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
((کسى که روز اول ماه را روزه بگیرد، حتما وارد بهشت مى شود و کسى که دو روز را روزه بگیرد، خداوند در هر شب و روزى (به چشم رحمت ) به او مى نگرد و در بهشت نیز به این نگاه ادامه مى دهد؛ کسى که سه روز روزه بگیرد، با خداوند در عرش و بهشت او دیدار مى کند.))
همچنین روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت مىکنند. پس ملائکه عرض مىکنند خداوندا بیامرز روزهداران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّتعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجتهاى آخرت او را برآورد.
3 - در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیهالسلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .
4 - هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود و همچنین در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .
5 - از اعمال مهم این ماه ، عمل کردن به روایت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) است که فرمودند:
((در هر پنج شنبه از ماه شعبان ، آسمانها زینت شده و آنگاه فرشتگان عرض مى کنند: خداى ما! روزه داران شعبان را ببخش و بیامرز و دعایشان را اجابت فرما!))
بنابراین کسى که دو رکعت نماز به جا آورد که در هر رکعت سوره فاتحه را یک بار و توحید را صد بار بخواند و بعد از سلام دادن ، صد بار نیز صلوات بفرستد، خداوند تمام خواسته هاى دینى و دنیایى او را برآورده مى فرماید و کسى که یک روز از آن را روزه بگیرد، خداوند بدن او را بر آتش حرام مى کند.
6- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مىشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههاى دیگر استغفار کند.
7- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام میکند.
از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکى از شما شتر تازه متولد شدهای را تربیت مىکند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.
8- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود.
از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
"واجب ترین مستحب از دیدگاه امام زمان عج الله"
قال مولانا الامام المهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف:
سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها ... فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ، کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَهُ دُعاءٌ وَتَسْبیحٌ [احتجاج، ج 2، ص 308 ; بحارالأنوار، ج 53، ص 161، ح 3 ; و وسائل الشیعه، ج 6، ص 490، ح8514] ؛
امام زمان عج الله فرمودند : سجدهی شکر، از لازمترین و واجبترین مستحبات الهی است ... همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعای بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است.
حدیث شریف، قسمتی از پاسخ امام مهدی (علیه السلام) به سؤالهای محمّد بن عبداللّه حمیری است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکی از مستحبات، یعنی سجدهی شکر اشاره میکند و بعد از آن به دعا و تسبیح بعد از فرایض پرداخته، فضیلت آن را مانند فضیلت فریضه بر نوافل میداند و نیز اصل سجده و قرار دادن پیشانی بر خاک را در اجر و ثواب به منزلهی دعا و تسبیح میداند.
چه کنیم که بتوانیم امام زمان خویش را بشناسیم و انس و ارتباط حقیقی با آن حضرت برقرار نماییم؟ در اینجا به برخی از مهمترین راههای آن اشاره مینماییم:
۱- تـقـوا
۲ - عـشـق و مـحـبـت به آن ســرور
تقوا به معنای ترس از پروردگار و نگهداری نفس میباشد یعنی اطاعت کامل از خداوند و فرمانبرداری از دستورات او که خلاصهاش انجام واجبات و ترک محرمات میشود، البتّه تقوا مراتبی دارد و اگر این نردبان را آدمی تا آخرین پلهاش طی کند به سعادت بزرگی دست خواهد یافت که در نهایت به جایی میرسد که خداوند متعال میفرماید: ای بنده من اطاعتم کن تو را مثل خودم قرار میدهم. من زنده هستم و نمیمیرم، تو را هم زنده قرار میدهم و نمیمیری و من بینیاز هستم و محتاج نمیشوم، تو را هم بینیاز قرار میدهم که محتاج نمیشوی. من هر چه را اراده کنم تحقق پیدا میکند، تو را هم به صورتی قرار میدهم که هر چه را بخواهی تحقق پیدا میکند.[۱]
پس هر فردی از شما عمل کند به آن چیزی که به وسیله آن به محبت ما نزدیک میشود و دوری کند از آن چیزهایی که به وسیله آن به اکراه و خشم ما نزدیک میشود. پس به درستی که امر ظهور ما یک دفعه و ناگهانی است، در وقتی که توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمیدهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید
برای رسیدن به این مرحله، علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات تا حد امکان باید مستحبات را هم انجام دهد و از شبهات و مکروهات هم دوری کند.
"تقوا" سبب نورانیت و قرب به حضرتولیعصر-عجل الله تعالی فرجه الشریف- و اتصال روحی با آن حضرت میشود. در توقیع شریف امام زمان-عجل الله تعالی فرجه الشریف- به شیخ مفید،امام میفرماید: «…پس هر فردی از شما عمل کند به آن چیزی که به وسیله آن به محبت ما نزدیک میشود و دوری کند از آن چیزهایی که به وسیله آن به اکراه و خشم ما نزدیک میشود. پس به درستی که امر ظهور ما یک دفعه و ناگهانی است، در وقتی که توبه برای فرد، نفعی ندارد و نجات نمیدهد او را از عقاب ما، پشیمانی بر رفتارهای ناپسند. خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمتش نصیب شما فرماید».
پس آنچنان که از کلمات گهربار آن وجود مقدس دانسته میشود، تنها چیزی که نمیگذارد به آن حضرت نزدیک شویم ، اعمال سوء و گناهان ماست که آن مولا را ناراحت میسازد در حقیقت علّت اصلی این حجاب بین ما و آن حضرت در خود ماست. معصیت خدا سبب میشود که دل و قلب انسان از محبت خاندان وحی خالی گردد و بُعد روحی و جسمی از آقا امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- پیش آید و اعمال شایسته ما، این اتصال روحی با امام را از بین برده و سبب دور شدن ما از آن وجود مقدس میگردد.
در تشرف علی بن ابراهیم بن مهزیار، امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- همین نکته را باز تذکر نمودهاند که پسر مهزیار نقل میکند که پس از توسلات عدیدهای، در یک سفر در جستجوی آن وجود مقدس به مکه مشرف میشود، شبی در مسجدالحرام مقابل درب کعبه شخص وارستهای را میبیند که پس از سلام و معرفی خود، به اینکه از سوی حضرت مأمور بردن پسر مهزیار به جهت پابوسی حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است، از پسر مهزیار میپرسد: چه چیزی را طلب میکنی ای ابالحسن؟
گفتم: امامی که محجوب و مخفی از عالم است.
گفت: او از شما پوشیده و مخفی نیست و لکن اعمال بد شما او را از شما پوشانده و مخفی ساخته است.
وقتی آن شخص پس از مقدماتی، عتی بن مهزیار را خدمت حضرت صاحب الامر -عجل الله تعالی فرجه الشریف- میبرد حضرت در قسمتی از سخنانشان خطابه به او میفرماید: ای ابوالحسن شب و روز توقع و انتظار آمدن تو را داشتم، چه چیز آمدنت را نزد ما تأخیر انداخت؟
پسر مهزیار در جواب میگوید: ای آقای من تا الان کسی را نیافته بودم که مرا راهنمایی کند.
حضرت فرمودند: کسی را نیافتی که راهنمائیت کند؟!
آنگاه با انگشتان مبارکشان بر روی زمین فشار دادند و سپس فرمودند: و لکن شما اموالتان را زیاد نمودید، ضعفاء مؤمنین را دچار حیرت ساختید و بین خود قطع رحم نمودید پس الان برای شما چه عذری مانده است؟[۲]
این یک قاعده کلی است که هر قدر شما به شخصی نزدیک باشید و او را دوست داشته باشید او هم شما را به همان مقدار دوست خواهد داشت لذا امام در حدیث میفرمایند که به خود نظر کن و آنگاه درجه محبت خویش را نسبت به ما بسنج. پس بدان به همان مقداری که تو به یاد ما هستی ما هم به یاد تو هستیم.
پس مهمترین عامل،که موجب ایجاد انس با مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و از بین رفتن موانع بهرهمندی از فیض حضور آن حضرت میگرددتقوا،پرهیزکاری و ترک محرمات و انجام واجبات الهی است.
امر دوّم برای نزدیک شدن به محضر مبارک امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- "عشق" به آن حضرت و ایجاد "محبت" در خود نسبت به آن مقام مقدس میباشد. در حدیث گرانبهایی که در مورد رابطه قلبی بین امام معصوم و شیعه، مضامین زیبایی در آن نقل گردیده است، راوی سؤال میکند: «آیا شما برای من دعا مینمایید؟ امام رضا-علیه السلام- میفرماید: آیا تو غیر از این را گمان میکنی؟ راوی جواب میگوید: خیر و سپس حضرت میفرماید:
اگر خواستی که دریابی که مقام محبت من با تو و اهتمام داشتن من در امر تو چقدر است، پس به قلب خود نظر کن و ببین که در قلبت و در کارهایت چقدر به من محبت داری و به فکر من هستی؟»[۳]
این یک قاعده کلی است که هر قدر شما به شخصی نزدیک باشید و او را دوست داشته باشید او هم شما را به همان مقدار دوست خواهد داشت لذا امام در حدیث میفرمایند که به خود نظر کن و آنگاه درجه محبت خویش را نسبت به ما بسنج. پس بدان به همان مقداری که تو به یاد ما هستی ما هم به یاد تو هستیم.
گاهی میشود محّب و عاشق، از یک دوستی عادی گام فراتر میگذارد به گونهای که محبوب و معشوق را بیش از خود دوست دارد و او را با همه دنیا عوض نمیکند و حاضر است جان را فدایش کند و اوامرش را بی چون و چرا، اجرا کند در این صورت مقام محبت و مودت به آخرین درجه خود میرسد که شاید قابل وصف نباشد، وقتی چنین حالت و رابطهای بین عاشق و معشوق پدید آمد، هیچ چیز نمیتواند مانع اتصال گردد و هیچ سدی نمیتواند در برابر عاشق بایستد. از آن طرف هم وقتی محبوب این حالت محب را مشاهده میکند در لطف و مهرورزیدن نسبت به محب کوتاهی نمیکند او را در سرای خویش میهمان مینماید و پذیرایی و میهماننوازی از او را به حد اعلی میرساند از او میخواهد که در کنارش برای همیشه بماند تا این حالت محبت و دوستی از بین نرود.
اگر این حالت علاقه با نهایت درجهاش در قلب و روح انسان پدید آمد که امام و آقا و مولای خود را بیش از خویش بخواهد و حاضر باشد که جان در راه او دهد و موانع دنیایی نتواند در مقابلش بایستد، البتّه از طرف آن حضرت عنایاتی که نمیتوان مثل و مانند آن عنایات و محبتها را در دنیا یافت، به او خواهد شد.
"اگـر دل از عـلـائـق کنـده بـاشــی ** بـه مـنـزل بـار خـود افـکـنده باشـی"
البتّه وسائل و راههای دیگری هم وجود دارد که میتواند موجب قرب و نزدیک شدن به آن حضرت گردد که به مهمترین آنها اشاره میگردد:
۱ -معرفت و شناخت در حد امکان، از آن چهارده نور تابناک خصوصاً حضرت بقیه الله -عجل الله تعالی فرجه الشریف- .
۲ -به یاد آن حضرت بودن در همه اوقات.
۳ -انتشار دادن نام و یاد آن حضرت در بین مردم.
۴ -عظیم شمردن نام آن وجود مقدس.
۵ -گریه و ناله در دوری از آن امام و حزن و اندوه در غربت او.
۶ -دعا برای تعجیل فرج در هر صبح و شام در اوقات اذان که در توقیع شریف فرمودند: و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم «برای تعجیل ظهور زیاد دعا نمایید که همانا آن(دعا کردن) موجب گشایش در امور و رهایی شما است.»[۴]
۷ -هدیه نمودن ثواب عبادات به آن حضرت .
۸ -قرائت قرآن و عمل به آن و هدیه ختم قرآن به آن وجود مقدس و مبارک.
۹ -توجه به خواندن زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره و نماز شب که همانا استمرار بر آنها،آثاری بس شگفتانگیز دارد.
۱۰- زیارت نمودن آن حضرت به ادعیهای که در خصوص آن بزرگوار وارد گردیده است.
۱۱ -انفاق مال در راه و صدقه دادن برای سلامتی و تعجیل در ظهور آن حضرت.
۱۲ -عزاداری و گریه در مصیبت جد بزرگوارش امام حسین ـ علیه السّلام ـ و عمهاش زینب-علیها السلام-.
۱۳ -دوست داشتن خوبان و شیعیان مخلص و محبان واقعی آن حضرت و احترام گذاشتن به آنها.
۱۴ -یاری رساندن به شیعیان آن حضرت و رفع مشکلات دوستان آن بزرگوار.
ازخداوند متعال میخواهیم توفیق درک انس و محبت مولایمان امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- و نیز زیارت آن حضرت را به ما عنایت فرماید و ما را از سربازان و یاوران مخلص آن حضرت مقرر گرداند.
«آمین یا رب العالمین»
پیـامبر اکـرم صـلی الله عـلـیه و آله درباره ظهور حضـرت مـهـدی عج الله می فـرمایـنـد:
" شمـا را مـژده به ظـهـور مـهـدی می دهـم که به هنگام دگـرگـون شـدن احـوال مـردم و اوضـاع نامسـاعـد قیـام کنـد و زمـیـن را پر از عـدل و داد نـماید چنانکه از ظـلـم و سـتم پـر شـده باشـد .ساکنان آسمـان و زمـین از حکومـت او راضـی خواهـنـد بـود "
مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را محضر مقدس آقا صاحب الزمان روحی فداه و تمامی مسلمانان تبریک عرض می نمایم.
هدیه ی نور برای نور...
هدیـه خـتم سـوره "یاســیـن" یا "واقــعـه" یا "الرحـمـن" محـضر مقـدس پیامـبر اعـظـم صلـی الله علـیـه و آلـه
دوستانی که مایلند در این هدیه ی نورانی شریک باشند هر کدام از سوره ها را خواستند تلاوت بفرمایند، انتخاب کنند .(می توانید یک یا هر سه این سوره ها را انتخاب بفرمایید) زمان پایات ختم93/3/20
تقدیم به پیامـبر مهــربانیها حضرت مـحــمد مصطفی صلی الله علیه وآله
سوره |
یـاســــــیـن |
واقـــعـه |
الـرحـمــــــــــن |
تـــعــداد |
*15* |
*10* |
*11* |
قبـول باشـه ان شــاالله
التمـاس دعـای فــرج-یـاعلـــی
به گزارش خبرگزاریها، روز پنجشنبه یک پلیس عراقی در شمال شهر «بعقوبه» متوجه
شد که فردی قصد دارد کمربند انفجاری
خود را میان جمعیت زائران در حال عزیمت به کربلا منفجر کند. این پلیس فداکار به محض آگاهی و قبل از انفجار، فرد انتحاری
را بغل کرد و تا حدود زیادی از شدت
انفجار بمب کاست.
در پی وقوع این انفجار،
پلیس 34ساله فداکار که «ایوب خلف» نام داشت
به همراه پنج زائر در دم به شهادت رسیدند و 10 نفر دیگر مجروح شدند.
«سعاد نعیم» که از دوستان
این پلیس فداکار است، گفت: ایوب در حال دفاع از زائران به شهادت رسید. نام وی جاودانه خواهد بود، چرا که او جان شمار زیادی از
زائران بیگناه را نجات
داد. از ایوب خلف 34 ساله دو فرزند باقی مانده است.
وزارت کشور عراق در واکنش به اقدام خلف، بیانیهای صادر و اعلام کرد: یکی
از پرسنل پلیس فداکار پس از اینکه به
عامل انتحاری مشکوک شد، به سوی وی رفت و او را بغل کرد.
در این هنگام، تروریست انتحاری مجبور شد کمربند انفجاری را منفجر
کند. محافل سیاسی و خبری از این پلیس
فداکار با نام «قهرمان» یاد میکنند.
ایوب خلف با این اقدام
خود، یک بار دیگر ثابت
کرد که عاشورا تنها یک واقعه نبوده است و به تاریخ تعلق ندارد. عاشورا یک جریان همیشگی تاریخ است.
هماکنون خیل عاشقان امام
حسین(ع) از همه جای عراق و کشورهای
اسلامی به سمت کربلا در حرکت هستند تا روز دوم دی را در جوار حرم پاک امام حسین(ع) و دیگر شهدای کربلا باشند و اربعین شهدا را
گرامی بدارند. این راهپیمایی مشتاقانه
در حالی جریان دارد که تروریستهای تکفیری نیز در هر سو در کمین نشستهاند. شیعیان اکنون یک بار دیگر با عزم
عاشورایی خود، مرگ را مغلوب ایمان و عشقشان
به امام حسین(ع) میکنند. کسی التفاتی به عداوت تکفیریها ندارد و همه زائران عاشقانه به سوی میعادگاه کربلا میروند.رسانهها
این سیل خروشان را «بزرگترین راهپیمایی» توصیف کردهاند.
به اعتقاد کارشناسان، ثابت
قدمی امسال زائران
کربلا، ضربه مهلکی را به جماعت کینهتوز وهابی و تکفیری وارد خواهد کرد و سران آل سعود را نیز به انفعال بیشتر خواهد کشانید.
بر اساس ارزیابی مقامات ذیربط عراقی،
شمار زائران کربلا در روز اربعین (2 دی) احتمالا به 15 میلیون نفر میرسد.
کشف موشک
آخرین خبرها از عراق حاکی
است، نیروهای امنیتی عراق یک پایگاه متعلق به گروه تروریستی «امارت اسلامی عراق و شام» موسوم به «داعش» را کشف کردند
که بر اساس اطلاعات
به دست آمده، تروریستها قصد داشتند از این محل با موشکهای گراد شهر کربلا را هدف قرار دهند. در این پایگاه 120 موشک گراد کشف
شد. به محل دقیق این پایگاه اشارهای
نشده است.
چند روز قبل نیز تروریستها
با چهار موشک گراد مناطقی از استان
کربلا را از فلوجه هدف قرار داده بودند.
60 شهید و 77 مجروح
در عملیات تروریستی عراق
سه حمله انتحاری علیه
زائران کربلا در جنوب پایتخت عراق، بیش از 60 شهید و 77
مجروح برجای گذاشت.
به گزارش خبرگزاریها،
تروریستها دیروز و پنجشنبه
در منطقه «الدوره» بغداد و دو منطقه «یوسفیه» و «لطیفیه» زائران کربلا را با حملات انتحاری و انفجار خودروی بمبگذاری شده هدف
قرار دادند. به گفته «سعدمعن» سخنگوی
پلیس بغداد، انفجار الدوره در جنوب بغداد به شیوه انتحاری انجام گرفت. این انفجار به تنهایی جان 43 تن را گرفت و 40 مجروح
برجای گذاشت. پیامد دو انفجار دیگر نیز جمعاً
18 شهید و 37 مجروح بود.
تروریستهای تکفیری در غرب
شهر «دیوانیه» نیز در پوشش
اطعامکنندگان زائران حسینی(ع)، 40 نفر از آنها را مسموم کردند. این زائران برای مداوا به بیمارستان منتقل شدند. پیش از این
مقامات امنیتی و پلیس عراق در مورد مسمومیت
غذاها هشدار داده بودند.
با توجه به وسعت و طولانی
بودن مسیرهای منتهی به کربلای
معلا، تروریستهای تکفیری راحتتر میتوانند نقشههای شوم خود را علیه زائران عملی کنند.
از استان دیالی نیز خبر
رسید، نیروهای دولتی توانستند هشت گروه
تروریستی را قبل از انجام عملیات علیه زائران متلاشی و عناصر این گروهها را دستگیر کنند.
از شهر «طوز خورماتو» در
استان صلاحالدین نیز خبر رسید، انفجار دو خودروی بمبگذاری شده در بازار این شهر، شهادت هشت نفر و جراحت 24 تن
دیگر را در پی داشت،
اغلب ساکنان طوز خورماتو ترکمنهای شیعه هستند. به همین خاطر، مردم این شهر از اهداف همیشگی تکفیریها و عناصر القاعده هستند.
طی ماه جاری میلادی (از 11آذر تاکنون) 353 نفر طی حملات تروریستی در مناطق
مختلف عراق شهید شدند.