ذکر و مداومت بر آن یادآور در محضر خدا بودن و انس با حضرت رب است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ إِلَّا مَحَتْ مَا فِی صَحِیفَتِهِ مِنْ سَیِّئَاتٍ حَتَّى تَنْتَهِیَ إِلَى مِثْلِهَا مِنْ حَسَنَا.
- رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: هیچ مؤمنى ذکر لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ را بر زبان نمىآورد مگر آنکه تمام گناهانش از نامه اعمال او پاک مىشود، تا اینکه در کنار سایر اعمال نیک او قرار مىگیرد.
پی نوشت:
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 4
نمازی که ثوابش از آسمان هفتم می گذرد
در میان شب ها، شب های ماه رمضان، در میان شب های ماه رمضان، شب قدر و در میان ساعات آن، سحرگاهان.
نماز زیباترین و کامل ترین شکل عبادت و پرستش است. نماز ذکر کاملی است که خداوند بارها از بندگان خویش خواسته تا ذکر کثیر و بسیار داشته باشند...
مکان قبر ابن ملجم ملعون
درباره ی مکان و جایگاه قرار گرفتن قبر ابن ملجم از ابن بطوطه، سیاح معروف نقل شده است که: هنگامی که به کوفه مسافرت کردم، در غربی جبانه کوفه، در زمینی سرتاسر سفید، زمینی بسیار سیاه دیدم و از روی کنجکاوی علت آن را پرسیدم، و چون به تحقیق مشغول شدم مردم آن دیار گفتند: اینجا قبر ابن ملجم، قاتل حضرت علی (علیه السلام)، است و عادت اهل کوفه این است که هر سال هیزم زیادی در سر قبر ابن ملجم جمع می کنند و به مدت 7 روز آن ها را در این مکان می سوزانند. (رحلة ابن بطوطه: 147؛ نفائح العلام: 409؛ تقویم شیعه: 293(
عاقبت شوم
در تاریخ آمده است که حضرت علی (علیه السلام) در آخرین ساعات زندگی به مدارا با ابن ملجم فرزندانش را وصیت فرمود و پس از وفات امیرالمومنین علی (علیه السلام)، ابن ملجم را برای قصاص نزد امام حسن (علیه السلام) آوردند و ایشان نیز با یک ضربه شمشیر ابن ملجم را قصاص فرمود و این واقعه در 21 رمضان روی داد و چنانچه مشهور است ام الهیثم دختر اسود نخعی جنازه ی او را گرفته، آن را به آتش کشید. (ارشاد، ج1: 22؛ بحارالانوار، ج42: 232، 246، 298(
اما قطام دختری که لقب زیباروی کوفه را یدک می کشید عاقبتی بهتر از ابن ملجم نیافت به نحوی که آمده است بعد از کشته شدن ابن ملجم، مردم به سوی قطامِ ملعونه فاسقه هجوم آوردند و او را با شمشیر به درک فرستادند و جنازه اش را بیرون کوفه سوزانیدند. (بحارالانوار، ج42: 298؛ انوار العلویة: 390؛ نفائح العلام: 410(
مسلمان شدن یک راهب با دیدن عذاب ابن ملجم!
یکی از عذاب های ابن ملجم که پس از مرگ او، از سوی خداوند نازل گردید، توسط پرنده ای صورت می گرفت، به نحوی که شیخ راوندی با استناد از حسن بن محمد، معروف به ابن رفا، در کوفه روایت کرده است: یک روز وقتی در مسجدالحرام بودم دیدم مردم در مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) جمع شده اند و در آن جا یک مرد نشسته بود. از مردم سؤال کردم که آن مرد کیست؟ به من گفتند: آن یک راهب است که اسلام آورده است.
راوی می گوید: به او نزدیک شدم و یک پیرمرد با عبای پشمی را دیدم که در مقام حضرت ابراهیم نشسته بود و شنیدم که می گفت: من رئیس راهبان در صومعه هستم. روزی پرنده ای شبیه عقاب دیدم که یک قسمت از بدن یک نفر را از حلقومش را بیرون انداخت، پس قسمت دیگرش را بیرون انداخت تا وقتی که آن ها تبدیل به یک انسان کامل شدند. پس من از آن شخص سؤال کردم: تو چه کسی هستی؟ هیچ جوابی به من نداد. به او گفتم: تو را قسم می دهم به آن کسی که تو را آفرید، به من بگو تو چه کسی هستی؟
او گفت: من ابن ملجم مرادی هستم، به او گفتم تو چه گناهی نموده ای که به طور پیوسته تکه های بدنت را این پرنده پس می اندازد و مجدد از هم جدا کرده و فرو می برد؟
به من گفت: من قاتل علی بن ابی طالب هستم، و به خاطر همین خداوند این پرنده را قرار داده تا هر روز با این کار مرا عذاب نماید.
راهب می گوید: در حال حرف زدن بودیم که یکباره همان پرنده آمد و آن را قطعه قطعه برداشت تا وقتی که همه ی قسمت های او را برداشت و من منتظر شدم تا وقتی که پرنده پایین آمد و آن را آورد و مجدد از بدن خود تکه های او را خارج نمود. پس از او سوال کردم: علی بن ابی طالب (علیه السلام) کیست؟ جواب داد: علی بن ابی طالب (علیه السلام) پسر عمو و وصی پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) است. (مدینة المعاجز، ج1: 544، حدیث 540)
آیا ابنملجم ملعون یهودی بود؟
قاتل امیرمؤمنان(علیه السلام) یکی از مشهورترین چهرههای خوارج «عبدالرحمن بن عمرو بن ملجم مرادی» است. وی از قبیله «حمیر و از تیرههای «مراد» است.(۱) ابن ملجم اهل و ساکن کوفه بود که همراه با بازمانده خوارج به مکه رفت.(۲) او پس از بیعت مردم با علی(علیه السلام) چندین بار برای بیعت نزد امام آمد، ولی حضرت ایشان را نپذیرفت، برای بار سوم که خدمت امام رسید، حضرت فرمودند: او محاسن مرا با خون پیشانیام خضاب میکند.(۳)
ابن ملجم مرادی از 9 نفری بود که در جنگ نهروان جان سالم به در برد و به مکه آمد و در جلسهای با حضور گروهی از تروریستها نقشه قتل امام علی(علیه السلام)، معاویه و عمروعاص را کشیدند و در کنار خانه خدا همقسم شدند که به پیمان خود وفادار باشند. او مسئولیت ترور امام علی(علیه السلام) را به عهده گرفت و به کوفه آمد و با همکاری چند تن از خوارج کوفه، چون اشعث بن قیس، وردان بن مجالد و... در سحرگاه نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه، حضرت را با شمشیری زهرآگین زخمی کرد که بر اثر آن امام به شهادت رسید.(۴)
بررسی تاریخ نشان میدهد که ابن ملجم مرادی در سرپرستی زنی یهودی قرار داشت. روزی امام علی(علیه السلام) از اصل و تبار وی پرسید، ولی او در جواب به ذکر نام پدر کفایت کرد و امام فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به من خبر داده که قاتل من فردی یهودی است.(۵)
*پینوشتها:
۱. البلاذری، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1417ق، ج3، ص250 و 251.
۲. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی(علیه السلام)، تهران، مرکز نشر فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380ش، ج9، ص432.
۳. شیخ مفید، الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1383ش، ج1، ص13. ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، دارالأضواء، چاپ دوم، 1412ق، ج3، ص356 و 357.
۴. الارشاد، همان، ج1، ص11 و 12. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه آیتی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1382ش، ج2، ص138.
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403ق، ج42، ص262 و 263.
این خبر بسیار مرا متأثر کرد به این علت این مطلب را گذاشتم تا داغ دلم تا حدودی کاهش یابد :
جان فاطمه امینی دیگر به تن او باز نمیگردد اما نجات زندگی فاطمههای دیگر به این بستگی دارد که مدیران ضعفهای خود را پذیرفته و درصدد حل مشکلات برآیند نه اینکه تمام تلاششان بر پنهان کردن چنین موضوعاتی متمرکز شود.
خودتان را جای پدر و مادری بگذارید که دختر ۵ سالهشان حین بازی در یک بوستان محلی دچار برق گرفتگی شده و جان میسپارد اما یک هفته در سکوت کامل خبری این موضوع از همه کتمان میشود. نه کسی تسلیتی میگوید و نه مسئولیتی پذیرفته میشود. حتی یک عذرخواهی خشک و خالی مرهم دل داغ دیدهشان نمیشود.
کودکی که در آتش نسوخت!